دکتر محمد محمدرضایی
menusearch
mmrezai.ir

پاسخ دکتر محمد محمدرضایی به مدعیات آقای دکتر عبدالکریم سروش در باب "دین و قدرت" یا "قدرت دینی و قدرت سیاسی"

۱۳۹۸/۱/۲۴ شنبه
پاسخ دکتر محمد محمدرضایی به مدعیات آقای دکتر عبدالکریم سروش در باب "دین و قدرت" یا "قدرت دینی و قدرت سیاسی"
پاسخ دکتر محمد محمدرضایی به مدعیات آقای دکتر عبدالکریم سروش در باب

پاسخ دکتر محمد محمدرضایی(استاد فلسفه دین دانشگاه تهران و رییس کارگروه فلسفه دین و کلام جدید شورای تحول علوم انسانی)

به مدعیات آقای دکتر عبدالکریم سروش در باب "دین و قدرت" یا "قدرت دینی و قدرت سیاسی"

 

آقای دکتر عبدالکریم سروش در اسفند ماه سال گذشته (1397) در سخنرانی­ای تحت عنوان "دین و قدرت" یا "قدرت دینی و قدرت سیاسی" به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، مطالبی را مطرح نموده­اند که در این نوشتار به اختصار مورد نقد قرار می­گیرند. رووس کلی این مطالب عبارتند از:

  1. مرحوم آیت الله مومن به جهت بد تفسیر نمودن روایتی و عدم سازگاری آن تفسیر با اخلاق، شایسته عضویت در شورای نگهبان نبوده­اند
  2. انقلاب ما، انقلاب دینی نبود بلکه فقهی بود، فقه ما بدوی و کهن است که فقط می­توان براساس آن به مردم زور گفت و تبعیض آورد.

فقهای ما، فقط علم فقه خوانده­اند، تفسیر قرآن، فلسفه و تاریخ اسلام و جهان و علم اخلاق نمی­دانند. لذا از آنان چه انتظاری دارید؟

  1. تقسیم انسان­ها به مومن، کافر، مربوط به گذشته است که زمان آن سپری شده است الان باید این انقسامات عوض شود.
  2. قانون اساسی آمریکا در مقایسه با قانون اساسی ایران، بسیار پیشرفته و مبتنی بر حقوق بشر است.

 

اینک این مسایل را به اختصار در ذیل چند شماره مورد نقد و بررسی قرار داده تا خوانندگان عزیز و فرهیخته خود به قضاوت بپردازند.

  1. دکتر سروش در بخشی از سخنرانی خود به مناسب درگذشت فقیه زاهد و متقی مرحوم آیت الله مومن قمی، عضو محترم شورای نگهبان و عضو خبرگان رهبری، مطلبی را در مورد ایشان مطرح می­کنند که این فقیه بزرگوار روایتی را خوب معنا نکرده­اند و در آخر نتیجه گرفته­اند که چگونه این فقیهان با این تفکر می­توانند عضو شورای نگهبان باشند. ایشان در تعبیری می­گویند: این فقیهان یک بار نمی­پرسند که آیا این روایت با اخلاق سازگاری دارد، حتی نمی­گویند با قرآن منافات دارد یا نه؟ فقه را باید اخلاقی کرد، اما آنها اخلاق نمی­خوانند... فقیه باید با علم اخلاق، فلسفه اخلاق، علم جامعه شناسی آشنا باشد. لذا انتظار چندانی از آنها نمی­شود داشت، چون معلومات آنها در همین حد است. فقیهان، تفسیر قرآن، علم اخلاق و علم سیاست نمی­دانند، یعنی احتیاج ندارند.

نقد و بررسی:

از نظر ایشان فقیه هنگامی فهم درستی از روایات دارد که آن را با اخلاق و سیاست و جامعه شناسی ...

متن کامل را از اینجا دریافت کنید