خدا تنها در آسمان نیست!/خاطره محمدرضایی از گفتگو با یک عالم وهابی
نظر اسلام درباره توسل؛ خدا تنها در آسمان نیست!/خاطره محمدرضایی از گفتگو با یک عالم وهابی محمد محمدرضایی، استاد فلسفه دین دانشگاه تهران طی یادداشتی، خاطره ای از گفتگوی خود با یک عالم و مبلغ وهابی در مسجد النبی را بازگو کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، محمد محمدرضایی، استاد فلسفه دین دانشگاه تهران و مولف کتابهای اندیشه اسلامی یک و دو دانشگاههای سراسر کشور طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است خاطره ای از گفتگوی خود با یک عالم و مبلغ وهابی را بازگو کرده است که در ادامه می خوانید؛
چند سال پیش خداوند توفیق زیارت خانه خود و مضجع شریف پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه بقیع (علیهم السلام) را به اینجانب عطا فرمود. از این باب خداوند را شاکرم و انشاء الله حج مقبول و زیارت پیامبراکرم (ص) و ائمه بقیع (علیهم السلام) نصیب همه علاقمندان گردد.
در مسجد النبی، شبها بعد از نماز جماعت، افتخار زیارت پیامبر گرامی اسلام نصیبم می شد. فضای معنوی مسجد النبی به گونه ای است که هر مسلمانی احساس می کند که در محضر رسول گرامی اسلام(ص) قرار دارد. از آن حضرت، تقاضا می کردم که دعا بفرمایند که توفیق بندگی خدا نصیب ما و جامعه اسلامی و همه مسلمانان بشود و جامعه اسلامی، با عظمت و الگویی برای همه جوامع گردد و نیز مشمول شفاعت آن حضرت در سرای دیگر شویم.
در حال گفتگو با آن حضرت، همانگونه که از سر احترام رویم را متوجه مضجع شریف کرده بودم، یکی از مبلغان و عالمان وهابی روی مرا از توجه به آن حضرت به طرف قبله برگرداند و اعلام نمود: فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ (شعراء/۲۱۳)، با خدای یکتا خدای دیگر مخوان و گرنه جزو معذبین خواهی بود.
او با این عمل می خواست به من تفهیم کند که این عمل من تحت عنوان درخواست از غیر خداست که نوعی شرک است و نیز مشمول عذاب الهی خواهم شد. مبلغان وهابی تلویحاً و بعضاً اشاره می کنند که توسل ما شیعیان به پیامبر و ائمه معصومین مصداق دعوت از غیر خدا و نوعی شرک است. آنان فکر می کنند، ما در عرض خداوند، مقام الوهیت برای پیامبر گرامی اسلام قائل هستیم، در صورتی که افتخار پیامبر گرامی اسلام به این است که او عبد خداوند و مورد عنایت اوست و اگر ما متوسل به آن حضرت می شویم به دلیل جایگاه ویژه آن حضرت در نزد خداوند است. اینجانب در پاسخ، این آیات قرآن را تلاوت نمودم:
قَالُواْ یَآ أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ« یوسف۹۷» (فرزندان یعقوب) گفتند: ای پدر! برای گناهانمان (از خداوند) طلبِ آمرزش کن که براستی ما خطاکار بودیم. قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ «یوسف ۹۸»، (یعقوب) گفت: به زودی از پروردگارم برای شما طلب آمرزش می کنم، به راستی که او، خود آمرزنده و بسیار مهربان است.
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا (نساء ۶۴)، و اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند نزد تو می آمدند، آن گاه از خداوند آمرزش می خواستند و رسول خدا نیز برای آنها طلب آمرزش می کرد، بی تردید خدا را بسیار توبه پذیر و مهربان می یافتند.
این دو آیه دلالت بر آن دارد که طلب مغفرت از پیامبران از جمله پیامبر گرامی اسلام از نظر اسلام(ص) مورد قبول است و منظور من هم از تلاوت این آیات این بود که پیامبر گرامی اسلام(ص) در حکم پدر امت اسلامی است و ما از او می خواهیم که برای ما از خداوند طلب مغفرت کند.
آن عالم و مبلغ وهابی در جواب اعلام نمود: طلب مغفرت از پیامبران در حال زنده بودنشان صحیح است نه حال که از دنیا رفته اند (فی حال حیاته، لا فی حال مماته، آنها مرده اند و دیگر کار تمام شده است) البته آنها اعتقاد دارند هنگامی که پیامبر خدا از دنیا رفت، هیچ کلامی را نمی شنوند در صورتی که این عقیده درست نیست، زیرا ما در نمازهای یومیه به پیامبر گرامی اسلام(ص) سلام می کنیم (السلام علیک ایها النبی و رحمته الله و برکاته) اگر کلام ما را نشنود این سلام لغو می شود.
این جانب در جواب او این آیات را تلاوت نمودم: لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿ آل عمران /۱۶۹﴾، (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
(هرچند که بحثهای دقیق فلسفی دلالت برآن دارد که حقیقت انسان به روح او است و روح هم از نسخ ماده نیست و جاودانه می باشد و بعد از زندگی این دنیا به زندگی برزخی خود تا روز قیامت ادامه می دهد وَ مِن وَرَآئهم بَرْزَخٌ إِلَیَ یَوْمِ یُبْعَثُون ولی در آن موقیعت مجالی برای طرح مباحث فلسفی نبود). منظور از ذکر این آیه آن بود که کسانی که در راه خدا شهید شدهاند، زنده هستند و نزد خدای خود روزی می خورند و نیز اعلام نمودم که بسیاری از انبیاء الهی خود، در راه خدا شهید شده اند و نیز مقام انبیاء از مقام شهدا برتر است. پس هنگامی که شهدا زنده اند و نزد خدا روزی می خورند، پیامبران به طریق اولی زنده اند و اینگونه نیست که شما عالم وهابی می پندارید که پیامبر از دنیا رفته است و دیگر کاری از او بر نمی آید. پیامبر هم اکنون هم زنده است و مانند زندگی دنیوی او می توانیم از برکات وجودی او بهره مند گردیم.
آن عالم وهابی در پاسخ من اعلام نمود: آنان نزد خداوند روزی می خورند و خداوند در آسمانها است نه این که در زمین باشند. او با این تعبیر می خواست بگوید که اگر پیامبران هم زنده اند نزد خداوند در آسمانها روزی می خورند؛ یعنی اولاً خداوند در آسمان است و ثانیاً روح پیامبر نیز در مسجد النبی حضور ندارد که از او طلب مغفرت می کنید. در پاسخ او این آیات را تلاوت نمودم: وَ هُوَ الَّذِی فی السمَاءِ إِلَهٌ وَ فی الاَرْضِ إِلَهٌ وَ هُوَ الحَْکِیمُ الْعَلِیمُ(زخرف/۸۴)، او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود و او حکیم و علیم است، نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید(ق/ ۱۶)، ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم، أَینََما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه (بقره/۱۱۵) و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست!
منظور من از تلاوت این آیات این بود که اعلام نمایم که خداوند در همه جا حضور دارد او از رگ گردن به ما نزدیکتر است. یعنی خدا فقط تنها در آسمان نیست. همان گونه که وهابیت و عده ای به نام مجسمه به چنین عقیده ای قائل هستند که خداوند تنها در آسمان وجود دارد.
بحث که به اینجا رسید و نتوانست جواب قانع کننده ای به اینجانب بدهد، از پلیس و مسئول انتظامات کمک خواست تا جواب اینجانب را با قوه قهریه بدهد. در آن صورت احساس کردم ادامه بحث دیگر به صلاح نیست. کد خبر 4065469